قربون خنده های محجوبت
فدای قلب مهربونت
...
کاش بمیرم و این روز را نبینم
تمام بلاهاتون بر دلم
اي دلنواز قاري قرآن خوش آمدي
در بيت وحي با لب خندان خوش آمدي
اي العطش ترانه ي قبل از ولادتت
مادر فدات با لب عطشان خوش آمدي
اي تشنه!شیر مادرت از غصه خشك شد
از بس كه بود صوت تو سوزان خوش آمدي
گريه مكن كه كشته اشك خدا شدي
خون خدا!به جمع شهيدان خوش آمدي
اشك تو از تلاطم درياست بيشتر
اي آشناي ابر بهاران خوش آمدي
ميلت لبن زدست پيمبر مكيدن است ؟
اي جرعه نوش ختم رسولان خوش آمدي
اينجا مدينه است سر آغاز كربلا
شش ماهه ! آمدي ؟ چه شتابان ؟ خوش آمدي
اينگونه كه تو سر زده از ره رسيده اي
گويا حديث غربت مادر شنيده اي
درياي رحمتي كه به آيات گفته اند
چشمان تست جان روايات گفته اند
طوفان ترنُمي ز نفسهاي گرم تست
اين را يكي زخيل كرامات گفته اند
چشم طمع به دست كريم تو بسته اند
آنانكه از بضاعت مزجات گفته اند
صدها هزار حور و ملك مدحت ترا
با صد هزار فخر و مباهات گفته اند
آئينه را مقابل بابا گذاشتي
وقتي سخن زمومن و مرآت گفته اند
پيش از فَياسُيوف خُذيني به محضرت
شمشيرها سلام ملاقات گفته اند
آنانكه با نواي تو پيمان گذاشتند
لبيك تو به نغمه ي هيهات گفته اند
اي عالمي فداي تو لبيك يا حسين
گويد به تو خداي تو لبيك يا حسين
تو كوه نور را به تماشا كشيده اي
موسي و طور را به تماشا كشيده اي
بايد حديث عشق تو فهميد و جان سپرد
درك و شعور را به تماشا كشيده اي
از بس نبي به غبغب تو بوسه بوسه زد
جشن و سرور را به تماشا كشيده اي
استادگي كوه ز اوج وقارتت
مجد و غرور را به تماشا كشيده اي
با استقامتي كه تو داري به راه عشق
قلب صبور را به تماشا كشيده اي
هر كس تو را شناخت خدا را شناخته
درک و حضور را به تماشا کشیده ای
بعد از پدر وجود امامان ز نسل تست
صبح ظهور را به تماشا كشيده اي
تو با شفاي فطرس بشكسته بال وپر
غلمان و حور را به تماشا كشيده اي
با قطره هاي آب ز دست مباركت
چشمان كور را به تماشا كشيده اي
نجوايت از حبيب مسيحي دوباره ساخت
تا نفخ و صور را به تماشا كشيده اي
بی خود نبود محرم اسرار شد زهير
رمز عبور را به تماشا كشيده اي
با روضه ات قيامت كبرا بپا مكن
شور و نشور را به تماشا كشيده اي
اي هم اراده ي تو خدا يابن بوتراب
توحيد نيست از تو جدا يابن بوتراب
اي آبشار چشم غزل يا اباالعطش
وي اعتبار صبح ازل يا اباالعطش
نو شانده اي به لشكر خود روز تشنگي
شيرين تر از شراب عسل يا اباالعطش
حبَ تو هم پياله ي حبَ خدا حسين
اي تشنه ات تمام ملل يا اباالعطش
شش ماهه ي تو ساقي آب حيات شد
وقتي چشيد طعم بغل يا اباالعطش
طفل رضيع سخت تر از ذوالفقار شد
وقتي رسيد روز عمل يا ابا العطش
سقَاي تو به تيغ امان نامه كشته شد
اين شرم داشت هُرم اجل يا ابالعطش
آخر به روي ماه امان نامه مي زنند؟
ماه حرم کجا و دغل یا ابالعطش
اي اكبرت پيمبر اعظم به كربلا
احمد نداشت اين همه يل يا اباالعطش
گر زينب تو آينه ي فاطمي نبود
بودي تو بي شبيه و بدل يا اباالعطش
بي پنج تن مباهله ات با صفا نبود
آورده اي مثل به مثل يا اباالعطش
اين كوفيان همان سپه نهرواني اند
دارند بغض روز جمل يا اباالعطش
ای دجله و فرات عطشناک حنجرت
آب حيات مانده ز امساك حنجرت
زيبا ترين ترانه دم نينواي تو
قالوا بلي همان شرف كربلاي تو
نجواي استغاثه ات آهنگ نوحه داشت
وقتي رسيد سينه زن خيمه هاي تو
تو يك تنه تمام طنين ولايتي
قرآن نشسته با همه عترت به پاي تو
بي عشق تو بهشت خدا فلسفه نداشت
احيا گر ولاي علي شد ولاي تو
دين خدا بدون تو بي سرنوشت بود
اي تا بهشت دين خدا مبتلاي تو
دين خدا كه تكيه گهش نيزه ي تو بود
احيا شد از غريب ترين روضه هاي تو
از ساربان ناقه ي بي ساربان مپرس
شد تازيانه قاتل نام و صداي تو
بي خود نبود بر همه اعضات بوسه رفت
تكثير شد به كرب و بلا دست و پاي تو
تيغ ستم گلوي تو را شرحه مي كند
جاري است در گلوي تو خون خداي تو
در خون خويش غسل شهادت كني حسين
اي بي كفن فداي تو و بورياي تو
روز ولادتت به تن تو حرير بود
روز شهادتت كفن تو حصير بود
dfhfh...
برچسب : ,شعری در وصف حضرت امام حسین علیه السلام, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 582
قربون خنده های محجوبت
فدای قلب مهربونت
...
کاش بمیرم و این روز را نبینم
تمام بلاهاتون بر دلم
برچسب : چشم بدخواهانتون کور آقای من, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 602
متأسفانه با خبر شدیم دشمنان انقلاب اسلامی ایران پس از شکست های متوالی و ضربات کوبندهاز سوی ملت دلیر ایران اقدام به بمباران شیمیایی شهر های ایران نموده اند.
حجم این بمباران های شیمیایی که باعث آلودگی شدید هوا و محیط زیست شده است در کلان شهر های ایران به دلیل وجود جمعیت زیاد بیشتر از سایر نقاط کشور بوده است.
بنا به آمار هایی که هر دقیقه به تعداد آن افزوده می شود تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان بااستشمام هوای آلوده مسموم شده اند و حال بسیاری از آنان وخیم گزارش شده است.
سازمان ملل و مجامع بین المللی مدعی حقوق بشر در کمال ناباوری تاکنون هیچ اعلام موضعیننموده و این حملات ضد بشری را محکوم نکرده اند.
مسئولین از مردم درخواست نموده اند با حفظ اصول اولیه از مبتلا شدن به آلودگی ها جلوگیری نمایند و کنترل بیشتری بر روی افراد خانواده خود مخصوصاً جوانان داشته باشند.
از علائم این آلودگی ها می توان به عادی شدن روابط زنان و مردان، پوشیدن ساپورت های تنگ و بدن نما، به تن کردن تیشرت هایی با علائم شیطان پرستی، بدحجابی دختران، چشم چرانیپسران، رابطه نامشروع، دوستی زنان همسردار با پسران و دوستی مردان متأهل با زنان و دختران، انتشار تصاویر شخصی دختران در محیط های مجازی، عادی شدن نوشیدن مشروبات الکلی درجشن ها، نشر کتاب های ضد اخلاقی و ضد دینی، ساخت و تکثیر فیلم های مستهجن، ترویج افراطی گری و مذاهب دروغین و ... اشاره نمود.
ناخدای انقلاب : عزیزان من! فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چرا؟ چون فرهنگ به معنای هواییاست که ما تنفس میکنیم. شما ناچار هوا را تنفس میکنید. چه بخواهید چه نخواهید؛ اگر این هواتمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما. اگر این هوا کثیف باشد آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هواست. اگر درست باشد آثاری دارد.
dfhfh...برچسب : وضعیت قرمز , حمله شیمیایی به ایران, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 511
برچسب : جها لـــــــــــــــــــــــت, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 517
برچسب : زندگی نامه "شهید فیروز سلیمی", نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 458
برچسب : وظیفه ما در عصر غیبت امام زمان (عج) چیست؟, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 513
برچسب : هیچوقت روز قضاوت نکنین !, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 443
رخت ـ زیبای آسمانی را
خواهرم با غروربر سر کن
نه خجالت بـــــــــکش نه غمگین باش
چادرت ارزش است باورکن
بوی_زهرا ومریم و هاجر
از پرـ چادرت سرا زیر است
بشکند آن قلم که بنویسد:
"دمده گشت و دست وپاگیـــــــر" است
توی بال _فرشته ها انگار
حفظ وقت عبورمی آیی
کوری چشمهای بی عفت
مثل یک کوه نور می آیی
حفظ و پوشیده در صدف انگار
ارزش وشان خویش میدانی
با وقاری ومثل یک خورشید
پشت یک ابر_تیره میمانی
خسته ای از تمام مردم شهر
از چه رو این قدر تو غم داری؟
نکند فکر این کنی شاید
چیزی از دیگران تو کم داری !!
قدمت روی شهر جبریل
هر زمانی که راه می آیی
درشب ـ چادرت تو می تابی
مثل یک قرص ـ ماه می آیی
سمت جریان ـ آبها رفتنهنر ـ هر شناگری باشد
تو ولی باز استقامت کن
پیش رو جای بهتری باشد
پر بکش سمت اوج میدانم
که خدا با تو است در همه جا
پر بزن چادرت تو را بال است
وبدان می برد تو را بالا
در زمانی که شان وارزش جز
به دماغ ولباس وماشین نیست
توی چادربمان و ثابت کن
ارزشی واقعی زن این نیست....!!!
برچسب : چادر, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 424
میگفت : ما نسل "غیرت روی خواهر" و "روشنفکری روی دوست دختریم" نسل کادوی یواشکی ، نسل پول ماهانه vpn نسل شینیون زیر روسری ، نسل خوابیدن با sms نسل درد دل باغریبه مجازی ، نسل ترس ازمنکرات ، نسل سوخته !!! حال من برایت می گویم ... ما نسل "غیرتیم" روی وطن ، ناموس، دیــــن نسل "نماز شب یواشکی" نسل پول ماهانه "صدقه" نسل "چــادر روی روسری" نسل "خوابیدن بانوای حسیـــــن " نسل "درد دل با بی بی" نسل جمله های پیامبر و شهـــدا نسل ترس ازشیطان ، نسل شکفتن
برچسب : نسل سوخته, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 489
حضرت امام (ره) در ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 به وصال محبوب خويش شتافته و رحلت مي نمايند . و در صبح روز بعد يعني 14 خرداد ساعت 7 صبح اولين خبري كه از راديوي سراسري ايران با صداي حياتي گوينده راديو به جهان مخابره شد به شرح زير بود : «انا لله و انا عليه راجعون
روح بلند پيشواي مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خميني به ملكوت اعلا پيوست ...»
روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهبر تشكيل گرديد و پس از قرائت وصيتنامه امام خمينى توسط حضرت آيه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيم طول كشيد , بحث و تبادل نظر براى تعيين جانشينى امام خمينى و رهبر انقلاب اسلامى آغاز شد و پس از چندين ساعت سرانجام حضرت آيه الله خامنه اى ( رئيس جمهور وقت ) كه خود از شاگردان امام خمينى سلام الله عليه و از چهره هاى درخشان انقلاب اسلامى و از ياوران قيام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشيبها در جمع ديگر ياوران انقلاب جانبازى كرده بود , به اتفاق آرا براى اين رسالت خطير برگزيده شد .
جهت آشنايي كامل با موضوعات مختلفي كه پيرامون انتخاب آيت الله خامنه اي به رهبري نظام اسلامي در اجلاس فوق العاده خبرگان بعد از رحلت حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و مسائل مرتبط با آن ، بخشي از كتاب « پرسش ها و پاسخ هايي درباره مجلس خبرگان رهبري، تهيه شده توسط دبيرخانه مجلس خبرگان» ارائه مي شود:
اجلاس فوق العاده و چگونگي انتخاب مقام معظم رهبري:
1. آيا پيش از رحلت حضرت امامقدس سره، مجلس خبرگان براى شناسايى افرادى كه در مظان رهبرى قرار داشتند، كارى كرده بود؟ آيا اساساً چنين مسؤوليتى را بر عهده داشت يا نه؟
پاسخ: يكى از وظايفى كه براى كميسيون اصل يكصدوهفتم و يكصدونهم قانوناساسى به تصويب رسيده است، شناسايى افرادى است كه در مظان رهبرى قرار دارند. ماده 18 آييننامه داخلى مجلس خبرگان،[1] در اين باره چنين مىگويد:
«به منظور آمادگى خبرگان، براى اجراى اصل يكصدوهفتم و شناخت حدود و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدونهم قانوناساسى، كميسيونى مركّب از پانزده نفر از نمايندگان، تشكيل مىشود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقيق كند و درباره همه كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند، بررسى به عمل آورد و در اختيار دبيرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسى خبرگان واقع شود».
اما به علت آنكه مدت زمان زيادى از بركنارى قائم مقام رهبرى نگذشته بود و در واقع، بهفاصله دو ماه پس از آن، خبرگان با حادثه رحلت حضرت امامقدس سره رو به رو شده بودند، دراين مدت كوتاه، فرصت آن را نيافتند كه به بررسى و شناخت افرادى كه در مظان رهبرى هستند، بپردازند.[2]
2. آيا پيش از تشكيل اجلاس فوقالعاده، درباره تعيين رهبر، بحثى مطرح شده بود؟
پاسخ: پس از آن كه گروه پزشكى معالج حضرت امام قدس سره، خبرهاى مأيوس كنندهاى از حال ايشان به مسؤولان عالىرتبه نظام دادند و گفتند كه ايشان چند ساعتى بيشتر زنده نخواهند بود، جلسه اى با حضور برخى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى، رؤساى قواى سه گانه و برخى ديگر از شخصيتها، نزديك محل بسترى شدن حضرت امام تشكيل شد. اعضاى حاضر در اين نشست، كه در بعد از ظهر روز سيزدهم خرداد 1368 انجام شد، عبارت بودند از: حضرات آقايان خامنه اى، مشكينى، موسوى اردبيلى، امينى، هاشمى رفسنجانى، طاهرى خرم آبادى، خلخالى و احمد خمينى. اين افراد، پيش از هر چيز، بر ضرورت تدوين برنامهاى منسجم و منظم، براى رويارويى با حادثه اى كه وقوع آن، دور از انتظار نبود، به ويژه براى رهبرى پس از امام تأكيد كردند.
در اين جلسه، هر يك از اين افراد، ديدگاه خود را در اين باره مطرح كرد. برخى براى رهبرى، نام افرادى را كه به ذهنشان مىرسيد، مطرح كردند؛ اما توافقى در اين باره حاصل نشد. سرانجام، به اين نتيجه رسيدند كه چون فردى را كه مانند حضرت امام باشد، در ميان خود سراغ ندارند، بايد از راه ديگرى، كه قانون اساسى پيشبينى كرده است، يعنى «شوراى رهبرى» استفاده كنند. با وجود آنكه آيتاللّه امينى (عضو كميسيون رهبرى در شوراى بازنگرى قانون اساسى) در همان جلسه، بيان مىكند كه مسأله شوراى رهبرى، در كميسيون مربوط در شوراى بازنگرى قانون اساسى رد شده است، اما ديگر اعضا با اين استدلال كه در شرايط كنونى راهى جز اين نداريم و تنها راه ممكن، شوراى رهبر است، بر نظر خود پافشارى كردند.[3]
3. نخستين اقدام رسمى خبرگان، در اجلاس فوق العاده، براى تعيين رهبر چهبود؟
پاسخ: نخستين موضوعى كه در دستور كار اين اجلاسيه قرار گرفت، بررسى مسأله استعفاى آقاى منتظرى از سمت قائممقامى بود، هر چند كه در اين باره، حضرت امامقدس سره نظر قطعى خود را بيان فرموده بودند و ديدگاه ايشان براى اعضاى خبرگان، محترم و معتبر بود، اما به هر حال، اين مسأله بايد از طريق رسمى خود، كه اصل شكلگيرى آن از آنجا بود، انجام پذيرد. اگر خبرگان، اين مسأله را فيصله نمىدادند، ممكن بود بعدها از سوى افرادى شبهه پراكنى شود كه خبرگانى كه وى را به قائم مقامى رهبرى برگزيدهاند، انتخاب خود را ملغا و باطل اعلام نكردهاند.
اين موضوع به بحث گذاشته شد و اكثريت قريب به اتفاق اعضاى حاضر در جلسه، استعفاى آقاى منتظرى را كه طى نامهاى (7/1/68) به حضرت امام اعلام كرده بود، پذيرفتند. البته يكى - دو نفر با اين استدلال كه نامبرده از رهبرى فردى استعفا داده است و لياقت عضويت در شوراى رهبرى را دارد، با پذيرش استعفا به گونه كلى مخالفت كردند؛ اما طبق رأى ديگر اعضا اين ديدگاه پذيرفته نشد.[4]
پس از آن، مذاكرات درباره چگونگى تشكيل منصب رهبرى و اينكه به صورت فردى باشد يا شورايى، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نيمى در موافقت با رهبرى فردى و نيمى در دفاع ازشورايى بودن آن) به سخنرانى و طرح ديدگاههاى خود پرداختند كه سرانجام، با رأى آوردن رهبرىِ فردى و سپس تعيين شخص آيت اللّه خامنهاى - دام ظله العالى -، اين مذاكرات بهپايان رسيد.
4. در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شوراى رهبرى نيز پيشبينى شده بود. آيا در اين باره نيز بحثى انجام پذيرفت؟ چه كسانى از اين مسأله دفاع مىكردند و استدلال آنان چه بود؟ سرانجام اين مذاكرات به كجا انجاميد؟
پاسخ: تقريباً شش نفر از اعضا در موافقت با شورايى بودن رهبرى، به بيان ديدگاههاى خود پرداختند، كه از آن جمله، حضرات آقايان خامنهاى، هاشمى رفسنجانى، موسوى اردبيلى و طاهرى خرم آبادى بودند.
دلايلى را كه اين افراد، براى نظر خود ارائه مىدادند، اين بود كه در شرايط حساس كنونى، كه هنوز نظام نوپاى اسلامى، استحكام و ثبات كافى پيدا نكرده است، فردى كه مانند حضرت امام باشد و از آن نفوذ كلمه، قاطعيت در رهبرى و جامعيت برخوردار باشد، سراغ نداريم. اگر منصب رهبرى، به صورت شورايى اداره شود، اين امر موجب جبران نواقص افراد خواهد شد. ضمن آنكه شورايى بودن رهبرى، وجه قانونى هم دارد و در قانون اساسى آمده است.
در مقابل كسانى كه طرفدار رهبرى فردى بودند، چنين استدلال مىكردند كه ولايت فقيه، ادامه ولايت رسول خدا و ائمه اطهارعليهمالسلام است و در آنجا سابقه شورايى نداريم. در فقه شيعه نيز منصب ولايت، به صورت شورايى تعريف نشده است و بنابر همين استدلال، كميسيون رهبرى شوراى بازنگرى قانون اساسى نيز به اين نتيجه رسيده است كه ذكر اين مسأله در قانون اساسى، وجه شرعى ندارد. ضمن آنكه تجربه مديريت شورايى، از آغاز انقلاب، كه مناصب گوناگون به اين صورت اداره مىشد (مانند شوراى عالى قضايى، صدا و سيما و اقتصاد) آثار و تبعات ناموفقى را به دنبال داشته است. تمركز رهبرى در يك فرد، موجب وحدت، قدرت، قاطعيت و توانايى بيشتر و سريعتر در حل بحرانها و اداره امور خواهد بود؛ همان گونه كه درباره حضرت امامقدس سره نيز شاهد بودهايم. افزون بر اين، رهبر مىتواند از بازوهاى مشورتى متخصص در امر اداره كشور، در امور مختلف بهره بگيرد.
سرانجام، پس از مذاكرات نسبتاً طولانى، يكى از اعضا، پيشنهاد كفايت مذاكرات را مطرح كرد كه اين پيشنهاد به رأى گذاشته شد و به تصويب رسيد. آنگاه تصميم بر آن شد كه صرف نظر از اينكه چه افرادى براى شوراى رهبرى يا رهبرى فردى مطرح باشند، اصل شورايى يا فردى بودن آن به رأى گذاشته شود كه پس از رأىگيرى، رهبرى فردى رأى آورد.[5]
5. نام چه كسانى براى شوراى رهبرى پيشنهاد شد؟ آيا شوراى رهبرى مبناى فقهى دارد؟
پاسخ: تركيبها و افراد مختلفى براى شوراى رهبرى پيشنهاد شدند:
پيشنهاد اول: حضرات آقايان خامنهاى، مشكينى و موسوى اردبيلى.
پيشنهاد دوم: افراد ياد شده به همراه حضرات آقايان هاشمى رفسنجانى و سيد احمدخمينى.
پيشنهاد سوم: حضرات آقايان خامنهاى، مشكينى، موسوى اردبيلى، فاضل لنكرانى وجوادى آملى.
درباره اينكه آيا شوراى رهبرى، مبناى فقهى دارد يا نه، برخى چنين پاسخ دادهاند كه ولايت فقيه ادامه ولايت رسول خداصلى الله وعليه وآله و ائمه اطهارعليهمالسلام است و در اين امر، سابقه شورايى نداريم و در فقه شيعه نيز منصب ولايت، به صورت شورايى تعريف نشده است.[6]
در پاسخ اين نظريه بايد گفت: درست است كه ولايت فقيه، ادامه ولايت رسول خدا وائمه اطهارعليهمالسلام است و حدود اختيارات فقيه داراى شرايط رهبرى، تفاوتى با اختيارات آن بزرگواران در امر حكومت ندارد، اما اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه ولايت آنان به نصب خاص و به صورت مستقيم از سوى خداوند متعال بوده است، بر خلاف ولايت فقيه كه در اين زمينه، معصومينعليهمالسلام شرايط و ويژگىهاى رهبر جامعه اسلامى را بيان كردهاند (نصب عام) و آنگاه، مردم را به شناخت مصداق آن صفات و ويژگىها موظف ساختهاند.
اكنون پرسش اين است كه اگر خبرگان، كه نمايندگان مردم براى شناخت رهبر هستند، نتوانستند فقيهى را كه بالاترين حد نصاب از آن شرايط را دارد، شناسايى كنند، بلكه چند فقيه، در مرتبه نسبتاً يكسانى از ويژگىهاى مزبور وجود داشتند، تكليف چه خواهد بود؟ به نظر مىرسد دست كم يكى از راه حلها براى رهايى از تحير در اين امر خطير، ايجاد شورايى متشكل از آن فقها باشد؛ همان گونه كه در قانوناساسى پيش از بازنگرى نيز به اين مسأله توجه شده بود و اگر مبناى فقهى و شرعى نداشت، جمع درخور توجهى از مجتهدان و اسلام شناسان و خبرگان قانوناساسى، آن را به تصويب نمىرساندند. با وجود اين، اعضاى شوراى بازنگرى قانوناساسى، به اين نتيجه رسيدند كه براى انسجام، اتقان و استحكام در امر رهبرى، اين منصب را به صورت فردى تعريف و تصويب كنند.
درباره اينكه فقه شيعه، منصب ولايت را به صورت شورايى تعريف نكرده است، نيز بايد گفت: در كلام فقها و متونى كه به بحث و بررسى موضوع ولايت فقيه پرداختهاند، ردى بر اين مسأله كه رهبرى جامعه، به صورت شورايى اداره شود، ديده نمىشود. البته به علت آن كه اين مسأله، مورد نياز نبوده است، بحث مبسوطى از آن به ميان نيامده است. كسانى هم كه شورايى بودن را راه حلى براى رهايى از تحير در مقام شناخت ولى فقيه دانستهاند، ولايت را از آن شورا ندانستهاند، بلكه هر يك از فقهاى عضو شورا را داراى ولايت و ملزم به مشورت و تبادل نظر با ديگر اعضا در بيان و اعلام نظريات خود دانستهاند.
6. چه كسانى، غير از آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى براى رهبرى فردى مطرح بودند و استدلال كسانى كه از اين افراد حمايت مىكردند، چه بود؟
پاسخ: برخى خبرگان از آيت اللّه العظمى گلپايگانىقدس سره براى اين امر نام مىبردند و محور استدلالشان، قيد مرجعيت بود و اينكه مستفاد از قانون اساسى، مرجعيت فعلى است، نه صلاحيت مرجعيت و اينكه نامه حضرت امامقدس سره درباره حذف قيد مرجعيت از قانون اساسى، هنوز شكل قانونى پيدا نكرده است.
ضمن آنكه همين عده، به علت ضعف جسمانى آيت اللّه العظمى گلپايگانى و اينكه ممكن است ايشان توان اداره اين گونه امور را نداشته باشد، آيت اللّه خامنه اى دام ظله العالى را به عنوان معاون و جانشين ايشان معرفى مىكردند تا ايشان مسؤوليتهاى مربوط را عهده دار شوند كه همين امر، نشان دهنده اين است كه در نگاه اين عده از خبرگان نيز تنها فردى كه صلاحيت اين منصب و توان عهده دار شدن آن را داشته است، آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى بوده است.[7]
7. وضعيت آرا چگونه بود؟ چه عواملى موجب رأى آوردن بالاى آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى شد؟
پاسخ: از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه، شصت نفر[8] در موافقت با رهبرى ايشان قيام كردند؛ يعنى بيش از3/2 (دو سوم) اعضاى حاضر در جلسه، كه 9/80 درصد حاضران و 72 درصد كل اعضا بودند، به رهبرى ايشان رأى دادند.
آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى درباره دلايل رأى آوردن بالاى ايشان مىگويد:
اول، اينكه اوضاع خطرناك بود و خبرهايى هم از جبهه رسيده بود كه نيروهاى صدام حركت كردند و به جلو مىآيند. همه نگران بوديم كه خلأ وجود رهبرى، آن هم پس از رحلت امام، مشكل آفرين شود. دوم، همين حرفهايى را كه پنج نفرى از امام شنيده بوديم، مطرح كرديم. سوم، نقل نظر امام، كه مجتهد كافى است و احتياج به مرجع نيست. چهارم، آن حرفهايى هم كه نقل كردند امام پاى تلويزيون گفتند، مؤثر بود. پنجم كه مهمتر از همه است، شخصيت وصلاحيتهاى خود آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى است كه براى خبرگان شناخته شده بود واصلح از ايشان كسى را نمىشناختند.[9]
اما تأييداتى كه آقاى هاشمى رفسنجانى از حضرت امامقدس سره در اين باره نقل كردند، چنينبود:
در جلسهاى كه با حضور رؤساى سه قوه و برخى از آقايان، خدمت امام رسيده و نگرانى خود را از خلأ رهبرى بعد از عزل آقاى منتظرى توسط ايشان ابراز كرديم، امامقدس سره فرمودند: «خلأ رهبرى پيش نمىآيد، شما آدم داريد». گفتيم: چه كسى؟ ايشان در حضور آقاى خامنهاى فرمودند: «همين آقاى خامنهاى» كه بعد از آن، آقاى خامنهاى خدمت امام عرضه داشتند كه نقل مطالب اين جلسه را بر ما تحريم كنيد و حضرت امام نيز چنين كردند.
بعدها در جلسهاى كه تنهايى خدمت امام رسيدم، مطالب خود را با صراحت بيشتر بيان كرده و گفتم: آقا با وضعيت به وجود آمده، درباره رهبرى چه كنيم؟ ما كه كسى را نداريم و... حضرت امامقدس سره فرمودند: «با وجود آقاى خامنهاى چرا اين قدر ترديد به خود راه مىدهيد؟».[10]
حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد احمد خمينى نقل مىكند:
وقتى كه آيت اللّه خامنهاى در سفر كره (شمالى) بودند، امام گزارشهاى آن سفر را از تلويزيونمىديدند. منظرهى ديدار از كره، استقبال مردم و سخنرانىها و مذاكرات آن سفر، خيلى جالب بود. امام بعد از آنكه اينها را مشاهده كردند، فرمودند: «الحق ايشان شايستگى رهبرى را دارند».[11]
خانم زهرا مصطفوى، دختر گرامى حضرت امامقدس سره مىگويد:
من مدتها قبل از بركنارى قائم مقام رهبرى، شخصاً از محضر امام درباره رهبرى پرسيدم و ايشان از آيت اللّه خامنهاى نام بردند و پرسيدم كه آيا شرط مرجعيت و اعلميت، در رهبرى لازم نيست؟ ايشان نفى كردند. از مراتب علمى ايشان پرسيدم. صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادى را كه براى ولى فقيه لازم است، دارد».[12]
8. آيا با توجه به ادله فقهى، رهبر مىتواند درباره جانشين خود، اظهار نظر كند؟ آيا نظر او حجيت شرعى يا اعتبار قانونى دارد؟
برچسب : رحلت امام خمینی و انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 503