رحلت امام خمینی و انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی

ساخت وبلاگ

اول، اين‏كه اوضاع خطرناك بود و خبرهايى هم از جبهه رسيده بود كه نيروهاى صدام حركت كردند و به جلو مى‏آيند. همه نگران بوديم كه خلأ وجود رهبرى، آن هم پس از رحلت امام، مشكل آفرين شود. دوم، همين حرف‏هايى را كه پنج نفرى از امام شنيده بوديم، مطرح كرديم. سوم، نقل نظر امام، كه مجتهد كافى است و احتياج به مرجع نيست. چهارم، آن حرف‏هايى هم كه نقل كردند امام پاى تلويزيون گفتند، مؤثر بود. پنجم كه مهم‏تر از همه است، شخصيت وصلاحيت‏هاى خود آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى است كه براى خبرگان شناخته شده بود واصلح از ايشان كسى را نمى‏شناختند.[9]
اما تأييداتى كه آقاى هاشمى رفسنجانى از حضرت امام‏قدس سره در اين باره نقل كردند، چنين‏بود:
در جلسه‏اى كه با حضور رؤساى سه قوه و برخى از آقايان، خدمت امام رسيده و نگرانى خود را از خلأ رهبرى بعد از عزل آقاى منتظرى توسط ايشان ابراز كرديم، امام‏قدس سره فرمودند: «خلأ رهبرى پيش نمى‏آيد، شما آدم داريد». گفتيم: چه كسى؟ ايشان در حضور آقاى خامنه‏اى فرمودند: «همين آقاى خامنه‏اى» كه بعد از آن، آقاى خامنه‏اى خدمت امام عرضه داشتند كه نقل مطالب اين جلسه را بر ما تحريم كنيد و حضرت امام نيز چنين كردند.
بعدها در جلسه‏اى كه تنهايى خدمت امام رسيدم، مطالب خود را با صراحت بيش‏تر بيان كرده و گفتم: آقا با وضعيت به وجود آمده، درباره رهبرى چه كنيم؟ ما كه كسى را نداريم و... حضرت امام‏قدس سره فرمودند: «با وجود آقاى خامنه‏اى چرا اين قدر ترديد به خود راه مى‏دهيد؟».[10]
حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد احمد خمينى نقل مى‏كند:
وقتى كه آيت اللّه خامنه‏اى در سفر كره (شمالى) بودند، امام گزارش‏هاى آن سفر را از تلويزيون‏مى‏ديدند. منظره‏ى ديدار از كره، استقبال مردم و سخنرانى‏ها و مذاكرات آن سفر، خيلى جالب بود. امام بعد از آن‏كه اين‏ها را مشاهده كردند، فرمودند: «الحق ايشان شايستگى رهبرى را دارند».[11]
خانم زهرا مصطفوى، دختر گرامى حضرت امام‏قدس سره مى‏گويد:
من مدت‏ها قبل از بركنارى قائم مقام رهبرى، شخصاً از محضر امام درباره رهبرى پرسيدم و ايشان از آيت اللّه خامنه‏اى نام بردند و پرسيدم كه آيا شرط مرجعيت و اعلميت، در رهبرى لازم نيست؟ ايشان نفى كردند. از مراتب علمى ايشان پرسيدم. صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادى را كه براى ولى فقيه لازم است، دارد».[12]
8. آيا با توجه به ادله فقهى، رهبر مى‏تواند درباره جانشين خود، اظهار نظر كند؟ آيا نظر او حجيت شرعى يا اعتبار قانونى دارد؟
پاسخ: صرف اظهار نظر در اين باره، هيچ گونه منع فقهى ندارد و او هم به عنوان فقيه‏شناسى عادل، مى‏تواند از ميان فقهاى پس از خود، فرد افضل و اصلح براى رهبرى را شناسايى كند و چه بسا اين شناخت او، به علت اشراف بر امور و شناخت گسترده‏تر و بهترى كه از اشخاص دارد، مطابقت كامل‏ترى با واقع داشته باشد.
اما اين اظهار نظر نمى‏تواند تعيين رهبرى آن فرد به شمار آيد، به گونه‏اى كه هيچ راه گريزى از آن وجود نداشته باشد؛ زيرا در شرع، راه شناخت ولى فقيه، معرفى خبرگان بيان شده است و چه بسا رأى خبرگان بر غير آن‏چه رهبر گفته است، مستقر شود يا اين‏كه در فاصله رحلت رهبر قبلى و تعيين رهبر جديد، فردى با صلاحيت‏هاى بيش‏تر يافت شود. به هر حال، ملاك اصلى، وجود شرايط است، نه معرفى رهبر قبلى. ضمن آن‏كه قانون‏اساسى نيز شناخت و معرفى رهبر را منحصراً در اختيار مجلس‏خبرگان قرار داده است و از جنبه حقوقى، تنها قول خبرگان منتخب مردم اعتبار خواهد داشت.
با وجود اين، اظهار نظر رهبر قبلى مى‏تواند شاهد و بيّنه‏اى مفيد علم يا اطمينان كافى براى هر يك از اعضاى خبرگان باشد و مستند رأى آنان قرار گيرد.[13]
بيانات و تأييداتى كه حضرت امام‏قدس سره درباره رهبرى آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى ايراد فرموده بودند، نيز اين گونه بود و چه بسا براى برخى از اعضاى مجلس خبرگان، به صورت حجتى شرعى و تكيه گاهى اطمينان‏بخش، در رأى و انتخاب آنان مورد استناد قرار گرفته بود؛ اما هرگز به معناى تعيين و انتخاب رهبر از سوى ايشان به شمار نمى‏آمد؛ زيرا نقل اين سخنان، صرفاً در پاسخ كسانى بود كه نظر شخصى ايشان را درباره رهبرى آينده نظام جويا شده بودند.
9. خبرگان رهبرى، چگونه شرايط ياد شده در اصل پنجم و يكصدونهم قانون‏اساسى را درباره آيت اللّه خامنه‏اى احراز كردند؟
پاسخ: آيت‏اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - نزد همه كسانى كه با مسائل انقلاب آشنا بودند، همواره با چهره‏اى متعهد، مؤثر و فعال در همه عرصه‏هاى انقلاب اسلامى، شناخته شده بودند. خبرگان رهبرى، كارآمدى، تدبير و مديريت ايشان را در مسؤوليت‏هاى خطيرى كه بر عهده داشتند، از نزديك ديده، شجاعت، صلابت در سخن و پايدارى در هدف را در شخصيت ايشان لمس كرده بودند. سوابق درخشان ايشان را در جبهه جنگ، شوراى عالى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى و رياست جمهورى ديده بودند و به خوبى مى‏دانستند كه توان اين كار را دارند. بسيارى از اهل تشخيص و فقيه‏شناسان خبره، با قاطعيت بيان كرده بودند كه در ميان علماى داخل و خارج از كشور، هيچ كس به اندازه ايشان توانايى بر عهده گرفتن اين مسؤوليت را ندارد.[14]
احراز شرايطى چون مديريت، تدبير، آگاهى به زمان، بينش درست سياسى و اجتماعى و قدرت كافى براى رهبرى، با توجه به شايستگى‏هاى بالايى كه از آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - در مواضع متعدد و مناصب مختلف ديده شده بود، براى اعضاى خبرگان، در حد كاملى از قطعيت و يقين قرار داشت.
درباره شرط اجتهاد و فقاهت نيز كسانى كه آشنايى بيش‏ترى با ايشان داشتند و در دوران تحصيل، همراه و همگام ايشان بودند، از ذهن سرشار و استعداد بالا و پشتكار فراوان آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - به خوبى آگاه بودند و مى‏دانستند كه ايشان سال‏ها پيش به درجه اجتهاد رسيده‏اند و اين، نكته‏اى نبود كه نزد آقايان خبرگان ابهامى داشته باشد. از اين رو، در اجلاسيه فوق‏العاده خبرگان، هيچ شك و شبهه درباره آن وجود نداشت و نزد اكثريت قاطع آنان وجود شرط اجتهاد در آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى محرز و يقينى بود.[15]
افزون بر آن‏كه طبق سيره ديرينه علما و فقهاى سلف، كه همواره اجتهاد افراد، توسطاساتيد و مراجع تأييد مى‏شد، حضرت امام‏قدس سره بارها اجتهاد و ديگر شرايط رهبرى را درآيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى تأييد كرده بوند. مرحوم حاج احمد خمينى، در بخشى ازنامه خود، كه پس از انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى براى ايشان ارسال كرد، چنين‏مى‏نويسد:
... حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلّم و نيز بهترين فرد براى رهبرى نظام اسلامى‏مان نام مى‏بردند... .[16]
البته حضرت امام‏قدس سره بارها صلاحيت‏ها و صفات والاى شخصيت ايشان را در تعابيرى مختلف بيان كرده بودند؛ از جمله:
... جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى، كه آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقه مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانب‏دارى مى‏كنيد، مى‏دانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد، روشنى مى‏دهيد. [17]
...جناب عالى، كه - بحمداللّه - به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شايسته هستيد، به امامت جمعه تهران منصوب مى‏باشيد.[18]
خداوند متعال بر ما منت نهاد كه افكار عمومى را براى انتخاب رئيس جمهورى متعهد و مبارز، در خط مستقيم اسلام و عالم به دين و سياست، هدايت فرمود... .[19]
و بيانات ديگرى كه همگى نشان از عمق نگاه حضرت امام‏قدس سره به شخصيت آيت اللّه خامنه‏اى داشت.[20]
اين در حالى بود كه ديگر مراجع نيز با پذيرش ولايت ايشان، عملاً به اجتهاد و وجود ديگر شرايط رهبرى در ايشان اذعان كردند. ضمن آن‏كه علما، فقها، ائمه جمعه و... نيز پس ازاعلان رهبرى آيت‏اللّه خامنه‏اى‏دام ظله العالى از سوى مجلس خبرگان، با اعلام وفادارى خودبه رهبرى ايشان، وجود ويژگى‏ها و صفات رهبرى را در شخص آيت اللّه خامنه‏اى دام‏ظله العالى تأييد كرده، ايشان را تنها گزينه و بهترين فرد جامع شرايط رهبرى و ولايت امردانستند.
10. در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شرط مرجعيت ذكر شده بود. خبرگان چه برداشتى از اين شرط داشتند؟ انتخاب آنان با توجه به نبودن اين ويژگى در زمان انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى چه توجيه فقهى و حقوقى‏اى داشت؟
پاسخ: در قانون اساسى پيش از بازنگرى، در دو اصل يكصد و هفتم و يكصدونهم، سخن‏از شرط مرجعيت به ميان آمده بود. خبرگان رهبرى پس از بحث فراوان در اين باره كه‏آيا مراد از اين ويژگى، مرجعيت بالفعل است يا صلاحيت مرجعيت، با اكثريت آرا به اين‏نتيجه رسيدند كه اين دو اصل، ظهور در مرجعيت فعلى دارند؛ يعنى منظور از كلمه«مرجع» در قانون اساسى، شخصى است كه بالفعل نزد مردم، مرجع تقليد شناخته شده‏باشد.[21]
اما باتوجه به بيانى كه حضرت امام‏قدس سره در پاسخ به نامه آيت‏اللّه مشكينى (رئيس شوراى‏بازنگرى قانون اساسى) در اين باره داشتند، فرمايش ايشان به عنوان حكم حكومتى،سندمحكم و دليل متقنى براى انتخاب خبرگان به شمار آمد و خبرگان با وجودآن‏چه درقانون اساسى ذكر شده بود، مبادرت به انتخاب رهبر كردند كه از صلاحيت‏مرجعيت وويژگى اجتهاد برخوردار بود؛ اما مرجع بالفعل نبود. حضرت امام‏قدس سره درآن نامه مى‏فرمايند:
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم كه شرط مرجعيت لازم نيست. مجتهد عادل مورد تأييد خبرگان محترم سراسر كشور، كفايت مى‏كند.[22]
بنابراين، مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبرى، به واسطه حكم حكومتى حضرت امام‏قدس سره نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعايت شرط مرجعيت بالفعل درباره رهبر نبودند.
11. انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى به رهبرى نظام جمهورى اسلامى‏ايران، چه واكنش‏ها و بازتاب‏هايى در عرصه سياسى داخل و خارج از كشور داشت؟
پاسخ: پس از اين انتخاب، مراجع بزرگوار تقليد، علما و شخصيت‏ها، هر يك در پيام‏ها، سخنرانى‏ها، مصاحبه‏ها و... با تمجيد فراوان از اين انتخاب، آن را «هدايتى الهى»، «انتخابى شايسته»، «مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت ايران و يأس دشمنان» شمرده، از ايشان با عنوان «شخصيتى ممتاز»، «واجد همه شرايط رهبرى» و «صالح‏ترين فرد براى اين منصب» نام بردند.
آيت اللّه العظمى گلپايگانى‏قدس سره در بخشى از پيام خود خطاب به ايشان چنين نوشت:
... از خداوند متعال مسألت دارم كه تأييدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ايران مستدام بدارد... .[23]
آيت اللّه العظمى ميرزا هاشم آملى‏قدس سره نيز چنين بيان داشت:
... انتخاب شايسته شما از سوى مجلس خبرگان، موجب اميد و آرامش گرديد؛ چرا كه شما شخصيتى متفكر، عارف به اسلام و صاحب درايت و تدبير هستيد....[24]
آيت اللّه العظمى اراكى‏قدس سره:
... انتخاب شايسته حضرت عالى، مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است....[25]
آيت اللّه العظمى بهاءالدينى‏قدس سره:
... از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنه‏اى مى‏ديدم؛ چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است. بايد او را در اهدافش يارى كنيم. بايد توجه داشته باشيم كه مخالفت با ولايت فقيه، كار ساده‏اى نيست.[26]
آيت اللّه مهدوى كنى:
اين الهامى بود از الهامات الهى و هدايتى بود از هدايت معنوى روح حضرت امام....[27]
آيت اللّه يوسف صانعى:
آيت اللّه خامنه‏اى، نه تنها مجتهد مسلّم مى‏باشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجب‏الاتباع مى‏باشد.[28]

آيت اللّه هاشمى رفسنجانى:
تمامى مناصبى كه آيت اللّه خامنه‏اى قبول كردند، با اصرار فراوان ديگران بوده و در قلب اين مرد، غير از اطاعت خدا و خدمت و اداى فريضه الهى، چيز ديگرى وجود ندارد.[29]
آيت اللّه صالحى مازندرانى:
حضرت آيت اللّه خامنه‏اى، بهترين، پاكيزه‏ترين و گواراترين ثمره‏اى است كه شجره طيبه مجلس خبرگان، به امت اسلامى تقديم كرده است. كسى انتخاب شد كه مرد ديانت و سياست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طيبه رسالت و ولايت مى‏باشد.[30]
آيت اللّه سيد كاظم حائرى:
آن‏چه براى من خيلى مشخص بود، مسأله اخلاص ايشان است كه ايشان جز خدا چيزى را در نظر ندارد. اخلاص از ايشان مى‏بارد. اخلاص ايشان خيلى روشن است براى من. ايشان به بهترين وجه ممكن، الآن دارد كشور را اداره مى‏كند.[31]
موارد بسيار ديگرى نيز در اين باره وجود دارد كه نقل همه آن‏ها مجال ديگرى رامى‏طلبد.
جناح‏ها و احزاب سياسى داخل كشور نيز، با وجود تفاوت‏هايى كه در مواضع خود درباره مسائل مختلف داشتند، در برابر اين تشخيص شايسته و به حق خبرگان، موضعى كاملاً متفق و هماهنگ با يكديگر داشتند و با رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولى‏فقيه واجب الاطاعه بيعت كردند.[32]
با اين حال، دشمنان و مخالفان جمهورى اسلامى ايران ادعا كردند كه مراجع تقليد، رهبرى آقاى خامنه‏اى را نخواهند پذيرفت و به زودى اختلاف و درگيرى ميان ايشان و ديگر مراجع تقليد شدت خواهد گرفت. تايمز لندن در اين باره چنين نوشت:
گزينش [آيت اللّه‏] خامنه‏اى آشكارا اقدامى مصالحه‏آميز براى پر كردن خلأ قدرت، در دوران عزادارى بود. جدال واقعى قدرت، به بعد موكول شده است.[33]
راديو اسرائيل در تاريخ 27/2/68 چنين گفت:
جدال قدرت، در ايران احتمال دارد به گسترش عمليات تروريستى بينجامد.
روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نيز طى مقالاتى ادعاهاى ياد شده را تكرار كرد و مطبوعات و رسانه‏هاى گسترده‏اى كه در سراسر جهان، تحت سلطه دشمنان انقلاب اسلامى بودند، به بيان اين گونه تبليغات بى‏اساس پرداختند؛ اما به فاصله اندكى، همه آرزوهاى پوشالين آن‏ها نقش بر آب شد. مراجع، علما، شخصيت‏هاى كشورى و لشكرى، اقشار مختلف مردم، احزاب، مطبوعات و... حمايت و پشتيبانى بى دريغ خود را از رهبر معظم انقلاب اعلام كردند و ايشان را، هم‏چون بنيان‏گذار كبير انقلاب اسلامى‏قدس سره، امام و مقتداى خود دانستند.

dfhfh...
ما را در سایت dfhfh دنبال می کنید

برچسب : رحلت امام خمینی و انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری انقلاب اسلامی, نویسنده : dghdgh mpic بازدید : 436 تاريخ : جمعه 27 شهريور 1394 ساعت: 22:09